گروهي از ياوران حضرت بقيةالله عجل الله تعالي فرجه الشريف زناني هستند كه خدا به بركت ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آنها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. در روايات، به دو گونه به اين افراد اشاره شده است:
1.عام
در روايات، رجعت ويژه زن يا مرد نيست و فقط به مؤمن محض و كافر محض اشاره شده است؛ يعني هم زن مؤمن و هم زن كافر در زمان ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف رجعت ميكنند، تا زنان مؤمن، طعم شيرين و لذّت انجام وعدة الهي را بچشند و در ركاب حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و امامان معصوم عليهم السلام به خدمت بپردازند و زنان كافر هم كيفر دنيايي گناه و عملكرد خود را ببينند و به عذاب الهي برسند.
2. خاص
گروهي از زنان هستند كه علاوه بر اخبار عمومي، در برخي اخبار، به نام آنان هم اشاره شده است. اين روايات معتبر دربارة زنان، بسيار اندك است.
الف) زنان مؤمن
در منابع معتبر اسلام، نام سيزده زن ياد ميشود كه به هنگام ظهور قائم آل محمد صل الله عليه و آله و سلم زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به مداواي مجروحان جنگي و پرستاري بيماران خواهند پرداخت.
مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل ميكند كه فرمود:
«همراه قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف سيزده زن خواهند بود». گفتم: «آنها را براي چه كاري ميخواهد؟» فرمود: «براي مداواي مجروحان و رسيدگي به مريضها؛ همانگونه كه وقتي همراه پيامبر صل الله عليه و آله و سلم بودند چنين ميكردند». عرض كردم: «نام آنها را بفرماييد» فرمود: «قنواء دختر رشيد هجري، ام ايمن، حبابه والبيّه، سميه مادر عمار بن ياسر، زبيده، ام خالد احمسيه، ام سعيد حنفيّه، صبانه ماشطه و ام خالد جهنيّه. [57]
در اين روايات، امام صادق عليه السلام از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد ميكند. در كتاب خصايص فاطمي به نسيبه دختر كعب مازنيه نيز اشاره شده است[58].
در كتاب منتخب البصائر از دو زن به نام «تيره» و «أحبشيه» نام ميبرد[59] . اين افراد، هر كدام در بُعدي و بيشتر در بُعدِ جهاد با دشمنان خدا، از خود شايستگيهايي نشان دادهاند. برخي از آنان ـ همچون «صيانه» ـ مادر چند شهيد بوده و خود نيز با وضعي جانسوز به شهادت رسيد. برخي ديگر چون سميّه، در راه دفاع از عقيدة اسلامي خود، سختترين شكنجهها را تحمل نموده و تا پاي جان از عقيدة خود دفاع كردهاند.
امخالد نيز نعمت تندرستي پيكر را براي حفظ اسلام استفاده كرد و جانباز شد. برخي ديگر، همانند زبيده كساني بودند كه زرق و برق دنيا، هرگز آنان را از اسلام باز نداشت و از آن امكانات در راه عقيده خود استفاده كرده و در مراسم حج كه يكي از اركان دين است به كار بردند. بعضي، افتخار دايگي رهبر امت را داشتند و خود نيز از معنويات زيادي برخوردار بودند و بعضي ديگر، از خانوادة شهيداني بودند كه خود، پيكر نيمهجان فرزندانشان را حمل كردند. آنان، كساني هستند كه با انجام رشادتها ثابت كردند كه ميتوانند گوشهاي از بار سنگين حكومت جهاني اسلام را بردوش گيرند.
همة اين دلايل، ما را به راز تصريح امام صادق عليه السلام به نام اين نه نفر آگاه ميكند. حال، براي درك بهتر شرح حال مختصري از زندگي چند تن را بررسي كنيم.
1. صيانه
در كتاب خصائص فاطميه آمده است:
در دولت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سيزده تن، براي معالجة زخميان زنده گشته و به دنيا بازميگردند. يكي از آنان «صيانه» است كه همسر «حزقيل» و آرايشگر دختر فرعون بوده است. شوهرش «حزقيل» پسرعموي فرعون و گنجينه دار او بوده و به گفتة او، حزقيل، مؤمن خاندان فرعون است كه به پيامبر زمانش، موسي عليه السلام ايمان آورد[60].
پيامبر صل الله عليه و آله و سلم فرمود:
شب معراج، در مسير بين مكه معظمه و مسجد الاقصي، ناگهان بوي خوشي به مشامم رسيد كه هرگز مانند آن را نبوييده بودم. از جبرئيل پرسيدم: «اين بوي خوش چيست؟» گفت: «اي رسولخدا صل الله عليه و آله و سلم! همسر حزقيل به حضرت موسي بن عمران عليه السلام ايمان آورده بود و ايمان خود را پنهان ميكرد.[61]
2.سميه، مادر عمار ياسر
او هفتمين نفر بود كه به اسلام گرويد و بدترين شكنجهها را تحمل كرد[62] . او و شوهرش، ياسر در دام ابوجهل گرفتار شده بودند و او، به آنها دستور داد كه به پيامبر خدا دشنام دهند؛ اما آنها چنين كاري نكردند. ابوجهل زره آهني به سميه و ياسر پوشاند و آنها را مقابل آفتاب سوزان نگهداشت. پيامبر صل الله عليه و آله و سلم كه گاهي از كنارشان عبور ميكرد، آنها را به صبر و مقاومت سفارش ميكرد و ميفرمود: «اي خاندان ياسر صبر پيشه كنيد كه وعدهگاه شما بهشت است». سرانجام ابوجهل با ضربتي آنها را به شهادت رساند.[63]
خداوند، اين زن را به سبب صبر و مجاهدتي كه در راه اسلام متحمل شد، در زمان ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف زنده خواهد كرد، تا پاداش وعدة الهي را ببيند و در لشكر ولي خدا، به ياوران آن حضرت خدمت كند.
3. ام ايمن
نام او «بركه» است. وي كنيز پيامبر صل الله عليه و آله و سلم بود. آن حضرت، به او مادر خطاب ميكرد و ميفرمود: «او باقيماندة خاندان من است»[64]. او از شيفتگان امامت بود كه در ماجراي فدك، حضرت زهرا عليها السلام او را به عنوان شاهد معرفي كرد و پنج يا شش ماه پس از پيامبر صل الله عليه و آله و سلم در زمان خلافت ابوبكر از دنيا رفت[65] .
ام ايمن، دختر «ثعلبه بن عمرو بن حصن بن مالك» مي¬باشد. او خدمتگزار «آمنه»، مادر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بود كه به ارث، به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم منتقل شد. آن گاه كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مادر خود را از دست داده بود، ام ايمن، پرستاري وي را برعهده گرفت و به اصطلاح، خدمتگزار رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم محسوب مي¬شد. رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم بارها مي¬گفت: «ام ايمن، پس از مادرم «آمنه»، مادر من است» و او را عضو خانواده و يادگار اهل بيت خويش مي¬خواند . ام ايمن را بايد يكي از بانوان نمونه و ممتاز تاريخ اسلام دانست؛ چون كوشش¬هاي او در طول زندگي پر بركتش در راستاي وابستگي به پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان او، افتخارآميز و سراسر پر عظمت بود[66] كه اينجا مجال شرح آن نميباشد.
4. زبيده
وي، همسر هارون الرشيد و از شيعيان بود. هنگامي كه هارون از عقيدة او آگاه شد، سوگند ياد كرد او را طلاق دهد. او به انجام كارهاي نيك معروف بود. زماني كه يك مشك آب در شهر، يك دينار طلا ارزش داشت، او همة حُجاج و شايد مردم مكه را سيراب كرد. او دستور داد با كندن كوهها و احداث تونلها، آب را از فاصلة ده ميلي خارج حرم مكه، به حرم آوردند. زبيده، صد كنيز داشت كه همگي حافظ قرآن بودند و هر كدام موظف بود كه يك دهم قرآن را بخواند؛ به گونهاي كه از منزل او، صداي قرائت قرآن همانند زمزمة زنبورهاي عسل، بلند بود[67].
5. ام خالد عبدي
ام خالد عبدي را دانشمندان و رجال نويساني چون كشّي و مامقاني، بانويي معرفي كرده¬اند كه استاندار عراق، يوسف بن عمرو به سبب عقيده شيعي و پيروي از زيد بن علي بن الحسين عليه السلام در كوفه دست او را قطع كرد. وي، بانويي عارف و مجاهد بود كه در راه عقيده و عبادت خويش، استواري و پايبندي قاطعي داشت و در بيان معارف دين و ابراز عشق و ارادت به خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برابر مخالفان، هيچ كوتاهي و مسامحه¬اي روا نمي¬داشت. [68]
6. حبابه والبيه
شيخ طوسي، شيخ كليني، فيض كاشاني، محدث بحراني، طبرسي، راوندي و علامه مجلسي، او را محدث و راوي حديث از امام علي عليه السلام و ساير امامان تا امام رضا عليه السلام و خلاصه راوي حديث از هشت تن از امامان معصوم دانسته¬اند.[69] نكتهاي كه درباره اين بانوي محدث قابل توجه است و او را در رديف يكي از زنان فوق العاده و استثنايي قرار داده، اين است كه حبابه، راوي حديث از امام علي عليه السلام بوده و در روزگار امام زين العابدين عليه السلام، 113سال از عمر او مي¬گذشت. در سال 183ق كه امام موسي بن جعفر عليه السلام شهيد شده و امام رضا عليه السلام عهده¬دار امامت گرديد،[70] وي به حضور امام هشتم رسيد؛ در حالي كه عمر او در اين روزگار، حداقل 235 بود. وقتي از دنيا رفت، امام رضا عليه السلام او را با پيراهن خود كفن كرده و به خاك سپرد. سن او هنگام مرگ، بيش از 240 سال بود. او، دوبار به جواني بازگشت كه يك بار به معجزه امام سجاد عليه السلام و بار دوم به معجزه امام هشتم عليه السلام بود. او است كه هشت امام معصوم با خاتم خود بر سنگي كه او همراه داشت، نقش بستند. [71]
7. قنواء، دختر رشيد هجري
قنواء دختر رشيد هجري را دانشمندان رجالي و اهل فقه و حديث، مانند شيخ طوسي، برقي و مامقاني از بانوان ياور امام صادق عليه السلام و راوي حديث از آن بزرگوار معرفي كرده¬اند. [72]
ميزان صلابت و پايداري در عقيده و پايبندي او به اسلام و تشيع و علاقه به اميرالمومنين عليه السلام از جرياني كه دربارة شيوه اسارت و شهادت پدر بزرگوارش، توسط ابن زياد نقل مي¬كند، آشكار مي¬شود. [73]
به هر حال، قنواء ـ راوي حديث از امام صادق عليه السلام و امام علي عليه السلام ـ دختر مردي است كه در دين، صادق و در ولايت، راستين است. چنين زني، توسط چنين پدري پرورش يافته و شيفته و رهرو امام زمان است و با چنين اعتقادي مي¬تواند در هنگام ظهور امام زمان عليه السلام از سيزده زني باشد كه براي معالجه مجروحان و ياري امام عليه السلام به دنيا بازگشت مي¬كند. [74]
8. نسيبه، دختر كعب
نسيبه، دختر كعب كه همسر او «زيد بن عاصم» بود و پسرهاي او «حبيب» و «عبدالله» بودند، از بانوان مجاهد و صحابي فداكار رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و راوي حديث از آن بزرگوار بوده است.[75] ابن اثير جزري، ابن عبدالبر اندلسي و ابن حجر عسقلاني درباره سابقه درخشان او نوشته¬اند:
در بيعت عقبه كه 62 مرد از قبيله خزرج شركت داشتند و با رسول خدا بيعت كردند، دو زن يعني نسيبه و خواهر وي هم حضور داشتند و بدون اين كه به هنگام بيعت، دست رسول خدا به دست آنها بخورد، با آن حضرت بيعت كردند و به اطاعت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اقرار و تعهد نمودند. [76]
نسيبه كه با كنيه «ام عماره» هم معروف شده، در بيعت رضوان، در جنگ احد و در جنگ يمامه كه بعد از وفات رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم با مسيلمه كذاب واقع شد، حضور يافته است.[77] در جنگ «يمامه» نيز بدن او دوازده زخم برداشت و حتي يك دست وي هم قطع شد.[78] خلاصه كلام اينكه ايمان و اخلاص و فداكاري نسيبه در جنگ احد، به جايي رسيد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «وفاداري و مقاومت نسيبه، بهتر و بالاتر از بسياري از مردها مي¬باشد».[79]
بر چنين زني شايسته و گوارا است كه در زمان دولت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به دنيا برگردد و همچون مؤمنان خاص، طعم شيرين حكومت ولايتي آن حضرت را بچشد. اين، اجر كساني است كه خداوند به آنها وعده داده است. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هم دربارة او فرموده است: «نسيبه از بانواني است كه در روزگار ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف حضور مي¬يابد و به مداواي مجروحان جنگي در ر-كاب آن حضرت مي¬پردازد...».[80]
زنان غيرمؤمن
در حديثي، از زني خبر داده شده است كه حضرت زهرا عليها السلام را خيلي رنج ميداد.[81] از عبدالرحيم قصير روايت شده است كه امام باقر عليه السلام فرمود:
آگاه باشيد اگر قائم ما قيام كند، حميراء زنده ميشود، تا اينكه آن حضرت به او تازيانه بزند و تا اينكه از وي براي فاطمه عليها السلام دختر رسولخدا صل الله عليه و آله و سلم انتقام بگيرد. گفتم: «فدايت شوم! چرا بر او تازيانه ميزند؟» فرمود: «به سبب افترا و تهمتي كه به أم ابراهيم زد». گفتم: «چرا خداوند، تا زمان قائم آن را به تأخير انداخت؟» امام باقر عليه السلام فرمود: «به سبب اينكه خداوند، پيامبر صل الله عليه و آله و سلم را براي رحمتِ خلق مبعوث كرد؛ ولي قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف را براي انتقام دشمنان».
پس زنان غيرمؤمن نيز همچون مردان غيرمؤمن رجعت ميكنند، تا به دست مبارك مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به مجازات خود برسند.
نتيجه
براساس آنچه دربارة اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنيا قبل از شروع قيامت گفته شد و همچنين طبق معناي رجعت در لغت و اصطلاح، خداوند، هم زمان با ظهور مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف عدهاي از بندگان صالح خود را كه در ايمان و عمل و تقوا، اسوة مؤمنان بودهاند و همچنين عدهاي از كفار كه در كفر و نفاق، سرسلسلة كفار و منافقان بودهاند را با همان ويژگي روحي و جسمي خود به دنيا برميگرداند، تا هر دو گروه نتيجة دنيايي اعمالشان را دريافت كنند. طبق آنچه گفته شد، برداشت ميشود كه در اخبار اين بازگشت، به عنوان مؤمنان و كفار اشاره شده است؛ يعني مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان غيرمؤمن رجعت ميكنند.
امر رجعت در پيشينيان هم صورت گرفته و امري است كه به زمان و گروه خاصي اختصاص ندارد؛ بلكه به همه زمانها و همة مردم مربوط است (مؤمنان خاص و كفار خاص) . همچنين عقل، هيچ مانعي براي زندهشدن مردگان پس از مرگ تصور نميكند؛ بلكه وقوع آن را درك ميكند. پس بايد رجعت را كه دربارة اين جهان است، بپذيرد؛ چون امكان حيات مجدّد را در روز رستاخيز پذيرفته است. زن، از آغاز آفرينش تا كنون، دورانهاي تلخ و شيريني را سپري كرده است؛ گاه همراه با حركت انبياي الهي، گام به گام همراه آنان بوده و دوشادوش مردان صالح، از پيامبر زمان خود حمايت كرده است؛ همانند ماشطه كه حاضر ميشود خود و فرزندانش در آتش بسوزند؛ امّا لحظهاي از ايمان به خدا دست بر ندارد.
زنان، اولين كساني هستند كه افتخار آموزگاري بشر را به عهده گرفتهاند و دامانشان كانون شكلگيري تمام فضيلتها است؛ پس حق است كه در روايات و احاديث، بر رجعت به نام زنان مؤمن خاص اشاره شود و او هم در اين امر بزرگ آخرالزمان حضور داشته باشد.
يكي از مواردي كه از اين بحث نتيجه ميشود، اين است كه كساني كه براي انتقام و تنبيه به دنيا برميگردند، هرگز به ميل و ارادة خود برنميگردند؛ بلكه ناگزير تن به رجعت ميدهند كه رجعت براي آنها بسيار ذلّت بار و سخت است؛
ولي دربارة مؤمن به نظر ميرسد رجعت اختياري خواهد بود. امام صادق عليه السلام فرمود:
هنگامي كه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام كند، مأموران الهي، در قبر با اشخاص مؤمن تماس ميگيرند و به آنها ميگويند: «اي بندة خدا! مولايت ظهور كرده است. اگر ميخواهي به او بپيوندي، آزاد هستي، و اگر بخواهي در نعمتهاي الهي متنعم بماني، باز هم آزاد هستي».[82]
پس اگر ميخواهيم در زمرة ياران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باشيم، اگر ميخواهيم به اراده و لطف پرورگار، گل روي مهدي فاطمه عليها السلام را در دنيا ببينيم و بتوانيم فرد مفيدي در حكومت او باشيم، از همين لحظه با مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف پيمان ببنديم و خود را با برنامهها و خواستههايش كه جز راه جدّش پيامبر صل الله عليه و آله و سلم و اميرمؤمنان عليه السلام نيست، تطبيق دهيم.
نتيجه
پس براساس براهين عقلي و نقلي، رجعت، باوري است قابل دفاع؛ يعني ميتوان هم از منظر عقل به اثبات و توجيه آن همت گماشت و هم از منظر عقل به معقول بودن رجعت پي برد.
طبق اعتقادات شيعه، رجعت يعني بازگشت افراد به دنيا؛ البته افراد خاصي كه يا از لحاظ ايمان در مرتبه عالي قرار دارند و يا از لحاظ كفر و نفاق در مرتبه انحطاط قرار دارند (به تعبير ديگر، مؤمنان و كافران محض) تا در همين دنيا به پاداش و عذاب دنيايي نائل آيند. در اين ميان، زنان نيز از رجعتكنندگان هستند، يعني زنان مؤمن به سبب ايمانشان و زنان كافر و منافق به دليل كفر و نفاقشان به دنيا باز ميگردند.
اثبات اصل رجعت در جايگاه يك باور اسلامي، و فلسفه و اهداف آن، و نيز كيفيت رجعت و افراد رجعت كننده و مواردي از اين قبيل را، آيات و روايات فراواني بيان كردهاند كه در اين مقاله، به آنها اشاره شده است.
منبع:فصلنامه تخصصی موعود
:: موضوعات مرتبط:
,
,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0